معنی مهاجم جوان پرسپولیس

لغت نامه دهخدا

مهاجم

مهاجم. [م ُ ج ِ] (ع ص) حمله کننده. هجوم کننده. به ناگاه درآینده.

فرهنگ عمید

جوان

آن‌که یا آنچه به حد میانۀ عمر طبیعی خود رسیده باشد، بُرنا،
[مجاز] کم‌تجربه،
[قدیمی، مجاز] مساعد و موافق: بخت جوان،

فرهنگ معین

مهاجم

(مُ جِ) [ع.] (اِفا.) هجوم کننده.

فارسی به عربی

مهاجم

عدوانی، محتل، معتدی، هجوم

فرهنگ فارسی آزاد

مهاجم

مُهاجِم، هجوم برنده، حمله کننده،

فارسی به ایتالیایی

مهاجم

invadente

معادل ابجد

مهاجم جوان پرسپولیس

519

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری